۱۳۹۶ فروردین ۲۶, شنبه

چهار سال پس از ۹۲

چهار سال پیش را هیچ از یاد نبرده‌ام. خوب بیاد دارم چقدر حال بدی داشتم. چقدر نسبت به کمترین بهبود در اوضاع ناامید بودم و چقدر اوضاع کشور را بحرانی می‌دانستم. چهار سال پیش در روزهایی سیاهتر از امروز با وجود زخم تازه‌ی هشتاد و هشت، با وجود ضربه‌‌ی رد صلاحیت باورنکردنی هاشمی و با وجود احتمال بسیار کم موفقیت تصمیم گرفتم از تلاش کوچک و بی‌هزینه‌ی شرکت در انتخابات برای تعیین سرنوشت کشور، چشم‌پوشی نکنم.
سال ۹۲ وقتی برغم بخت کوچکمان پیروز شدیم یاد حرف مسعود بهنود افتادم که می‌گفت: تا وقتی در کشور این صندوق رای به هر شکلی و با هر ایرادی وجود داشته باشد، اگر بتوانم بین هر دو نفری انتخابی حقیقی انجام دهم در انتخابات شرکت می‌کنم تا از نهاد انتخابات پاسداری شود (نقل به مضمون).
در این چهار سال چیزهایی تغییر کرده و چیزهایی ثابت مانده.
کشور از بحران هسته‌ای فعلا رهایی یافته، تورم مهار گسیخته کاملا مهار شده، اقتصاد  کشور دوباره ولی بسیار آرام رشد کرده، تلاشی پیگیر برای احیای محیط زیست شروع شده، فضای فرهنگی و سیاسی کمی و فقط کمی بازتر شده، خدمات بهداشت و درمان عمومی به نحو بسیار چشمگیری ارزان شده و در سیاست خارجی گروهی از حرفه‌ای‌ترین کارشناسان کشور قدرت اجرایی پیدا کرده‌اند.
اما حصر همچنان برقرار مانده، فساد کاهش چشمگیری نیافته، زندان‌ها خالی نشده، نرخ بیکاری تغییری نکرده، فشار اقتصادی روی شانه‌های بیشتر مردمان آسیب‌پذیر کاهش نیافته، سیاست‌های هجومی و تنش‌زای کشور در منطقه و جهان تغییری نکرده‌اند و فضای فرهنگی و سیاسی کشور تا حد مطلوب که هیچ تا اوضاع زمان دولت خاتمی نیز فاصله‌ی بسیاری دارد.
چهار سال پیش وقتی اسم حسن روحانی را روی برگه‌ی رای می‌نوشتم می‌دانستم که او رئیس‌جمهور مطلوب من نخواهد بود، اما می‌تواند رئیس جمهوری ممکن برای بهبود نسبی اوضاع باشد. بعد از گذشت چهار سال امروز با همه‌ی انتقادی که به بی‌عملی او در سیاست و فرهنگ دارم (به دلیل همه‌ی آن چیزهایی که تغییر نکرده‌اند) اما هنوز هم او را تنها رئیس جمهور ممکن برای چهار سال آینده می‌دانم که می‌توان به بهبود اوضاع در دورانش امید داشت.
به نظر من یکی از مهمترین اشتباه‌های روحانی در تبلیغات انتخابات ۹۲ رخ داد، وقتی که بی‌مهابا سخن از بهبود چشمگیر اوضاع در دولت احتمالی‌اش می‌گفت. من اگر جای او بودم تنها وعده‌ام نجات کشور از لبه‌ی پرتگاه می‌بود. همان دلیلی که ما به او رای دادیم. همان کاری که آغاز کرد.
امیدوارم که او این بار به جای وعده‌های رنگارنگ روراست باشد و هدف دولتش را بازگرداندن کامل کشور به شرایط صفر ۸۴ اعلام کند.
اما او هر چه هم بگوید نجات کشور همان دلیلی‌ست که دوباره  آخر اردیبهشت ما را پای صندوق‌های رای خواهد برد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر